• منتج

    فرهنگ فارسی عمید

    حاصل‌شده؛ نتیجه‌شده.


  • بستج

    فرهنگ فارسی عمید

    = کندر

  • روسختج

    فرهنگ فارسی عمید

    مس سوخته؛ روی سوخته؛ اکسید مس؛ انتیمون؛ راسخت.